Web Analytics Made Easy - Statcounter

قاسم صرافان در عصر شعر «اسم شب، صبح است» سروده‌ای متفاوت را تقدیم مجاهدان فلسطینی کرد که در عملیات "طوفان الاقصی" علیه رژیم غاصب صهیونیستی می‌جنگند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عصر شعر «اسم شب، صبح است» به همت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سراسر کشور برگزار شد.

علیرضا قزوه، احمد بابایی، میلاد عرفان‌پور، قاسم صرافان، فریبا یوسفی، محمود اکرامی‌فر، ناصر فیض، فاطمه نانی‌زاد، محمود حبیبی کسبی، مبین اردستانی، رضا اسماعیلی، قادر طراوت‌پور، محمدمهدی عبداللهی، ایرج قنبری، علی داودی، طیبه شامانی و مهتاب کامیاب در برنامه تهران این عصر شعر به شعرخوانی پرداختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شعرخوانی در بزرگداشت شهدای غزه

شاعران همیشه برای موضوع فلسطین و دفاع از آن پیش‌قدم بوده‌اند و با زبان هنر وارد میدان می‌شدند. در روزهای اخیر و با توجه به اتفاقاتی که در فلسطین اشغالی رخ می‌دهد نیز آنها به شعرخوانی در این موضوع پرداختند.

در زیر شعرخوانی قاسم صرافان را می‌بینید.

 

.

در بخشی از متن این شعر آمده است:

مست اوییم که چشم همه بر درگه اوست
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
ساقی از عهد و قراری ازلی برگشته
پسر فاطمه با تیغ علی برگشته
می‌رسد یکه‌سواری که به حیدر مانَد
لات‌ها را سر جای خودشان بنشاند

پایان‌بخش این شب شعر بیانیه‌ای بود که شاعران محافل ادبی کتابخانه‌های عمومی برای همدردی با مردم فلسطین نوشته بودند و توسط علی داودی خوانده شد: «اکنون جوانان سرفراز فلسطینی که مقاوم و نستوه در مقابل ظلم رژیم غاصب ایستاده‌اند، همان کودکانی هستند که روزی سنگ در مشت هیمنه پوشالی خانه عنکبوت را فرو می‌ریختند؛ شاعران و نویسندگان عضو محافل ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور ضمن محکوم کردن جنایات رژیم کودک‌کش صهیونیستی در فاجعه بمباران به بیمارستان، مدرسه و مناطق مسکونی غزه؛ شاعران و نویسندگان و اهالی اندیشه و قلم سراسر جهان را به انعکاس ظلمی که امروز به مردم غزه می‌شود و صحنه‌های دردناکی و تکان‌دهنده‌ای که قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد با صلاح قلم دعوت می‌نمایند همانگونه که رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی فرموده‌اند که شعرا باید این صحنه‌ها را با زبان شعر منعکس کنند تا آیندگان متوجه شوند بر این ملت مظلوم چه گذشته است.»

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اخبار فلسطین شعر قاسم صرافان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۷۱۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛

چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آن‌چه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگ‌ترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.

مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جست‌وجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینه‌ای است که سخنان آیت‌الله علم‌الهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شده است.

علم‌الهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویت‌های دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ به‌خصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او هم‌چنین به‌عنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب

این سخن که زنان ایرانی براساس آن‌چه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشته‌اند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامه‌ی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگی‌های مثبت زنان و البته مردان شمرده می‌شود، هم بی‌راه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علم‌الهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمی‌آید و می‌تواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب می‌شود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟

منیژه دل‌بسته‌ی بیژن شاهزاده‌ی ایرانی می‌شود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بی‌هوش به شبستان خود می‌آورد و همه‌ی این اتفاقات بدون اجازه‌ی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ می‌دهد. بیژن در قصر او به هوش می‌آید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی درباره‌ی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه می‌کند این بیت را به زبان می‌آورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را می‌توان در شاهنامه خواند.

البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیت‌هایی می‌توانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین می‌گوید:

به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن‌ که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود

این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها می‌گوید، درحالی‌که در بیت استنادی امام‌جمعه‌ی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده می‌شود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هم‌معنا نیست. با این حال هم‌چنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات می‌بینیم هیچ‌کدام توصیه‌ی فردوسی نیست و سخنان شخصیت‌های شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزش‌های ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی زمانه‌ی خود را منتقل می‌کند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنان‌که در همین بیت‌های بالا پسرزا بودن جزو ارزش‌هایی شمرده شده است.

در شاهنامه زنان برجسته‌ای نقش‌آفرینی کرده‌اند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمی‌توانند باشند. برخی از زنان برجسته‌ی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نمانده‌اند و از جمله‌ی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب هم‌خواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.

در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیش‌تر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:

رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است

درست است که فکر می‌کنم شاهنامه ارزش‌های جهانی دیگر را منتقل می‌کند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمی‌برد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیه‌هایی شایسته‌تر می‌توان یافت، مضمون‌هایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمون‌ها دادگری است. دادگر در شاهنامه هم‌صفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفه‌ی صاحب قدرت. فردوسی می‌گوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس

2727

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919

دیگر خبرها

  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا می‌کردید
  • دشمن به دنبال ایجاد ناامنی و موج سواری است/ ان‌شاءالله شاهد انتخابات میان دوره‌ای با شکوه باشیم
  • رئیس جمهور در نشست مشترک هیأت دولت با استانداران: دشمن به دنبال ایجاد ناامنی و موج سواری است
  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
  • نوای «حیدر حیدر» کودک خردسال در حرم علی بن ابی‌طالب
  • فقط یک نفر شهامت داشت امباپه را سرجایش بنشاند
  • حمله حزب الله به مرکز تجمع نظامیان و پایگاه جاسوسی صهیونیست‌ها
  • شعار شدید روحانیون علیه علیرضا پناهیان و خنده او!
  • اعتراض طلاب به علیرضا پناهیان با شعار «حیدر حیدر» را ببینید | فیلم
  • ببینید | اعتراض شدید روحانیون به علیرضا پناهیان با شعار «حیدر حیدر»